
کتاب شهر هلالی (جلد دوم: خاندان سپهر و نسیم)
برایس کوئینلن و هانت آتالار در تلاشاند تا به زندگی عادی برگردند، گرچه هردو شهر هلالی را نجات دادهاند؛ اما به خاطر تحولات و اتفاقات زیادی که اخیراً در زندگیشان رخ داده فقط فرصتی برای استراحت و آرامش میخواهند. فرصتی برای آهسته آهسته قدم برداشتن. برای کشف آنچه آینده برایشان رقم میزند.
تا این لحظه، آستریها به قول خود وفادار مانده و برایس و هانت را به حال خود گذاشتهاند؛ اما با وجود شورشیانی که یکبهیک در مقابل نیروی آستریها از میان میروند، خطر این حاکمان بیشتر میشود؛ و وقتی پای برایس، هانت و دوستانشان به یک نقشهی شورشی باز میشود، انتخابهای پیش رویشان واضح است. یا باید حینی که میدانند دیگران تحت چه ظلمی زندگی میکنند ساکت بمانند یا برای آنچه درست میشمارند بجنگند؛ و مسلم است که هیچوقت تاکنون نتوانستهاند ساکت بمانند.